حدیثی جالب از امام صادق (ع) درباره ثواب روزۀ عید غدیر +سند

روز عید غدیر  به دلیل انتصاب امیرالمؤمنین(ع) به خلافت عالم و آدم از سوی خداوند و ابلاغ پیامبر گرامی اسلام (ص) به استناد آیه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرسانده‌ای»، مهم‌ترین عید مسلمانان به خصوص پیروان اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) محسوب می‌شود. شدت تأکید بر این مسأله به قدری زیاد است که خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید اگر این کار را انجام ندهی، بدان که رسالت خدا را انجام نداده‌ای و تمام رسالت 23 ساله تو بی‌معنا خواهد بود.

از جمله اعمالی که اهل بیت (ع) بسیار در این روز تأکید به انجام آن کردند، روزه است. امام صادق (ع) در حدیثی در اهمیت روزۀ روز عید سعید غدیر می‌فرماید:

روزه در روز غدیر خم معادل روزه‌ی تمام عمر دنیاست، اگر کسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آن را روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است و روزه روز غدیر نزد خداوند عزوجل معادل صد حج و صد عمره مقبول است و روز غدیر عید بزرگ الهی است و خداوند عزوجل هیچ پیغمبرى را مبعوث نکرده مگر آنکه این روز را عید گرفته و حرمت آن را دانسته و نامش در آسمان روز عهد معهود و نامش در زمین روز میثاق مأخوذ و جمع مشهود است.

تبعات رویگردانی از پیام غدیر در بیان امام کاظم (ع)

پس از وفات رسول‌الله (ص) امت اسلام به سبب عدم عمل به تعهدات خویش نسبت به پذیرش خلافت امیرالمؤمنین(ع) دچار عقب‌گردی ملموس از ارزش‌های دینی و معنوی شد. از همان آغازین لحظات وفات نبی مکرم اسلام عده‌ای از جلوداران سپاه اسلام با رویکرد تعصبی و قبیله‌ای خویش، سعی کردند فردی را غیر از آنچه رسول خدا (ص) برای آنها برگزیده بود، به مسند خلافت بنشانند و در این سعی خود به موفقیتِ ظاهری دست یافتند، هرچند این رویداد امیرالمؤمنین را از وظیفه تکوینی خویش در امر امامت منع نکرد و به تعبیر ایشان در آن شرایط که خلافت ایشان مورد غصب واقع شد، فرمود «فَطِرْتُ‌ بِعِنَانِهَا» عنان جامعه را در دست گرفتم.

در هر صورت تبعات این تمرد آشکار را می‌توان در تاریخ به وضوح مشاهده کرد؛ بازگشت نظام طبقاتی، تحریف آموزه‌های نبوی، تبعیض و نابرابری، فساد صف‌اولی‌های لشگر پیامبر (ص) و ... گوشه‌ای از چالشِ عدم پذیرش ولایت امیرالمؤمنین (ع) است.

امام کاظم (ع) در ترسیم دوران پس از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) و تبعات عدم پذیرش ولایت امیرالمؤمنین استناد به آیه11 سوره بقره کردند، آنجا که خداوند می‌فرماید «و إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُون‌؛ و چون به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید»، مى‌‌گویند: «ما خود اصلاح‌گریم.»  حضرت فرمود وقتی به بیعت‌شکنان روز غدیر گفته‌شد  لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْض؛ در زمین فساد نکنید‌ با آشکارکردن پیمان‌شکنی خود (پیمان غدیر) در میان بندگانی که [ایمان] ضعیفی دارند [و به راحتی فریب می‌خورند]. چرا که در اثر این کار:آن‌ها را در دینشان سردرگم می‌کنید ودر آیین و عقایدشان آشفته خاطر می‌کنید، قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ‌؛ گفتند ما اصلاح‌گریم؛ [وَ] إِذَا قِیلَ لِهَؤُلَاءِ النَّاکِثِینَ لِلْبَیْعَةِ فِی یَوْمِ‌ الْغَدِیرِلا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْض بِإِظْهَارِ نَکْثِ الْبَیْعَةِ- لِعِبَادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفِینَ فَتُشَوِّشُونَ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ، وَ تُحَیِّرُونَهُمْ فِی مَذَاهِبِهِمْ. قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ.

بر اساس این روایت، دو تبعه‌ی رویگردانی از پیام غدیر از سوی امام کاظم (ع) مطرح شده است :

1ـ سردرگمی مردم در دین

2ـ آشفتگی و تحیّر در عقاید و مذهب

و همان طور که مطرح شد، این دو حقیقت تلخ را طی سال‌های پس از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) و به ویژه حکومت بنی‌امیه مشاهده کردیم.

چگونگی اثبات امامت امام علی از قرآن و منابع اهل سنت

دلایل متعددی بر امامت و ولایت امام علی(ع) اقامه شده است. در قرآن کریم آیه ولایت و آیه تبلیغ روشن ترین دلیل بر امامت امام علی(ع) است. همچنین آیه اطاعت نیز برای این امر قابل استدلال است. ما دراینجا به صورت مختصر به دو آیه اول می‌پردازیم:

۱. آیه ولایت عبارت است از: «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون»[۱]‏؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده‏اند همانها كه نماز را برپا مى‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏دهند.» آین آیه شریفه با شأن نزول آن دلیل بر امامت و ولایت علی(ع) است. هرچند در صحاح سته اهل سنت به شأن نزول آن اشاره‌ای نشده است اما در برخی کتابهای دیگر اهل سنت حدیثی از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیه شریفه که امامت و ولایت امام علی (ع) را به اثبات می رساند نقل شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

در مجمع الزوائد از عمار یاسر نقل شده است که سائلی کنار علی بن ابی طالب (رض) که در حال رکوع بود ایستاد او انگشرش را از انگشت در آورد به او عطا کرد. در این هنگام رسول الله (ص) آمد و سائل او را از این کار آگاه نمود پس بر رسول خدا(ص) این آیه «إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون» نازل گردید و رسول خدا آن را قرائت کرد سپس فرمود: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاداه؛ هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد.[۲]

در تفسیر الدر المنثور به سندهای متعدد شأن نزول این آیه شریفه اشاره شده است. مثلا می گوید که از ابن عباس نقل شده که علی انگشترش را در حال رکوع صدقه داد سپس پیامبر(ص) از ساول پرسید که چه کسی این انگشتر را به تو عطا کرد؟ سائل گفت آن راکع . پس خداوند آیه «إنما ولیكم الله ورسوله...» نازل کرد. از طریق عبدالرزاق ... و ابن مردویه از ابن عباس نقل شده که آیه «إنما ولیكم الله ورسوله...» در باره علی بن ابی طالب نازل شده است. و طبرانی نیز در معجم اوسط خود با اسناد به عمار یاسر  نقل کرده که علی در حالی که در رکوع نماز بود سائلی کنار او ایستاد علی انگشترش را در آورد و به او داد سپس پیش پیامبر رفت و آن حضرت را از این کار علی آگاه نمود در این هنگام آیه« إنما ولیكم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزكاة وهم راكعون» نازل شد و رسول خدا (ص) آن را بر اصحاب قرائت نمود و سپس فرمود: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه. و از ابن مردویه و او از علی بن ابی طالب نقل نموده که این آیه شریفه در خانه رسول خدا(ص) بر آن حضرت نازل گردید و سپس رسول خدا(ص) از منزل خارج شد و داخل مسجد گردید و مردم در حال نماز خواندن بودند که بعضی در حال قیام و برخی در حال سجده و رکوع بودند و سائلی را دید و از او پرسید کسی به تو چیزی داد؟ سائل گفت نه خیر مگر آن رکوع کننده – علی بن ابی طالب- که انگشترش را به من عطا کرد. و از طریق ابن عساکر نقل شده که سلمه بن کهیل گفت علی در حال رکوع انگشترش را صدقه داد سپس این آیه نازل گردید. ابن جریر از مجاهد نقل کرده که آیه:«إنما ولیكم الله ورسوله...» در حق علی بن ابی طالب نازل شده زیرا او انگشترش را در حال رکوع صدقه داده است.[۳]

    ثعلبی نیز در تفسیر خود با سند های مختلف احادیثی را در باره شأن نزول این آیه نقل نموده که همه آنها می گویندکه این آیه در باره علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است.[۴]

۲. آیه تبلیغ عبارت است از: «یأَیهُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِین‏»؛[۵]«اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده‌است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعیت كافران (لجوج) را هدایت نمى‏كند».

در این آیه شریفه خداوند به رسول خدا (ص) دستور اکید فرموده که پیغام تازه‌ای به بشر ابلاغ کند و نیز به حضرت وعده داده که او را از خطراتی که ممکن است در این ابلاغ متوجه او شود نگهداری می‌کند. این پیغام تازه از لحن خطاب خداوند معلوم می شود، خطرناكترین موضوعی است كه رسول اللَّه(ص) به تازگى مامور تبلیغ آن شده‌است. پس آیه شریفه از یك امر مهمى سخن می‌گوید. و آن امر هر چه هست امرى است كه رسول اللَّه(ص) از تبلیغ آن مى‏ترسد، و در دل بنا دارد آن را تا یك روز مناسبى تاخیر بیندازد، چه اگر ترس آن جناب و تاخیرش در بین نبود حاجتى به این تهدید كه بفرماید:«وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» نبود.[۶]

پس معنای آیه شریفه این است که  این حكمى كه از ناحیه پروردگارت بتو نازل شده تبلیغ كن، كه اگر این یكى را تبلیغ نكنى مثل اینست كه از تبلیغ مجموع دین كوتاهى كرده باشى، و لازمة این معنا اینست كه مقصود از«ما أُنْزِلَ» آن حكم تازه و مقصود از«رسالت» مجموع دین باشد. پس مراد این است كه این حكم را تبلیغ كن و گرنه اصل دین و یا مجموع آن را تبلیغ نكرده‏اى، و این یك معناى صحیح و معقولى است.[۷] اما رسول اللَّه(ص) از اظهار آن اندیشناك بوده است. از همین جهت بوده كه خداوند امر اكید فرمود كه بدون هیچ ترسى آن را تبلیغ كند، و او را وعده داد كه اگر مخالفین در صدد مخالفت بر آیند آنها را هدایت نكند، و این مطلب را روایاتى كه هم از طرق عامه و هم از طرق امامیه وارد شده‌است تایید مى‏كند، چون مضمون آن روایات اینست كه آیه شریفه دربارة ولایت على(ع) نازل شده، و خداوند رسول اللَّه(ص) را مامور به تبلیغ آن نموده، و آن جناب از این عمل بیمناك بوده كه مبادا مردم خیال كنند وى از پیش خود پسر عم خود را جانشین خود قرار داده است، و به همین ملاحظه انجام آن امر را به انتظار موقع مناسب تاخیر انداخت تا اینكه این آیه نازل شد، ناچار در غدیر خم آن را عملى كرد و در آنجا فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» یعنى هر كه من مولاى اویم، این- على بن ابى طالب- نیز مولاى اوست.[۸]

در الدرالمنثور در ذیل این آیه شریفه از مجاهد نقل کرده هنگامی که آیه «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِن رَّبِّكَ» نازل گردید رسول خدا(ص)عرض کرد خدایا من تنها هستم چگونه می‌توانم مردم را بر آن جمع کنم؟ سپس نازل شد که«وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ». در ادامه از ابو سعید خدری نقل کرده که این آیه شریفه بر رسول خدا(ص) در روز غدیر خم دربارۀ علی بن ابی طالب نازل گردید. و از ابن مسعود روایت شده که ما در زمان رسول خدا(ص) آیه شریفه را اینگونه قرائت می کردیم: «یأَیهُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیكَ مِن رَّبِّكَ(ان علیا مولی المؤمنین) وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».[۹]

در منابع اهل سنت نیز روایاتی متعددی نقل شده است که و ولایت و امامت امام علی(ع) را به اثبات می‌رساند. که صورت مختصر به آ«ها شاره می شود:

۱. واقعه غدیر که در باره ولایت امام علی(ع) در تاریخ اسلام از مهمترین مسائلی است که در متون شیعه و سنی به طور گسترده منعکس گردیده است. ‌احادیثی كه از طریق اهل سنّت درباره جریان غدیر وارد شده است، بر دو گونه می باشد: نخست احادیثی كه نزول آیه تبلیغ (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك ...) را در غدیر خم و جریان اعلام ولایت علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ را بیان می كند. دوم احادیثی كه مشتمل بر اصل داستان است و در آنها ذكری از آیه به میان نیامده است، تعداد این احادیث نسبت به اول بسیار است. و از جمله كتاب هایی كه محدثان و علماء اهل سنّت نوشته اند و به تفصیل نزول آیه تبلیغ در روز غدیر خم را با اسناد مختلف نقل كرده اند، عبارت اند از: ابن عساكر، ‌تاریخ دمشق، ج۲، فخررازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الكبیر) ج۱۲ ـ ثعلبی، الكشف و البیان، (نسخه خطی)، حموینی، فراید السمطین، ج۱. ابن صبّاغ مالكی، الفصول المهمّة. آلوسی، روح المعانی، ج۶. و نیز از جمله كتاب هایی كه علماء و محدثان اهل سنّت در آنها اشاره به آیه تبلیغ و نزول آن نكرده ولی اصل داستان و حدیث غدیر را ذكر كرده اند عبارت اند از: احمد بن حنبل،‌ المسند، ج۴. حاكم، المستدرك، ج۳. الریاض النظر، ج۳. طبری شافعی. سیوطی. الحاوی للفتاوی، ج۱. انساب الاشراف، بلاذری،ج۲. المناقب، خوارزمی. كنزل العّمال، متقی هندی، ج۱۳. الفصول المهمّة، ابن صبّاغ مالكی. وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲. علاوه بر این كتاب ها مرحوم علامه امینی نام دهها كتاب را می برد كه حدیث غدیر در آن ها آمده است.[۱۰]

ضمناً در بعضی كتب اهل سنت این جمله پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ‌كه فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه» بدون اشاره به جریان غدیر خم آمده است كه از جمله آنهاست: الصحیح، ترمذی، ج۵، ص۲۹۷. السنن، ابن ماجه، ج۱، ص۴۵. التاریخ الكبیر،‌ بخاری،‌ج۱، ص۳۷۵، تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۲، ص۱۹۶. و دهها كتاب دیگر.

نسائی از علمای اهل سنت و صاحب سنن نسایی كه یكی از  متون حدیثی اهل سنت می باشد در كتاب السنن الكبری آورده است: پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از آخربن حج (حجة الوداع) بر می گشت و به غدیر خم رسید، دستور داد همه بایستند، سپس فرمود: به زودی دعوت خدا را اجابت خواهم كرد، همانا من دو چیز گرانبها نزد شما می گذارم، یكی بزرگتر از دیگری است یکی کتاب خدا و دیگری عترتم اهل بیتم. آنگاه فرمود: سپس نگاه كنید كه چگونه با این دو رفتار می نمائید. به درستی كه این دو از هم جدا نمی شوند تا در حوض كوثر بر من وارد گردند. سپس فرمود: خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم، بعد دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و فرمود: هر كس من مولای اویم، پس این علی مولای اوست. بار پروردگار را كسی كه او را دوست می دارد، دوستش دار و كسی كه او را دشمن بدارد، دشمنش دار.[۱۱]

در صحت حدیث غدیر تردیدی وجود ندارد؛ زیرا علمای اهل سنت آن را صحیح و متواتر دانسته اند:

۱. احمد مغربی از علمای اهل سنت می نویسد: حدیث غدیر صحیح است، ثابت شده است، متواتر است و بیش از صد طریق نقل شده است و خیلی از افراد این حدیث را به طور جدا گانه نوشته اند.[۱۲]

۲. ابن عاصم دیگر عالم سنی نیز می نویسد: حدیث «من كنت مولاه فعلی مولاه» در نهایت صحت است كه جماعتی از صحابه با طرق مختلف آن را نقل كرده اند و همه اینها با سلسله سند های صحیح است.[۱۳]

۳. اسكافی عالم دیگر اهل سنت ادعای متواتر بودن حدیث غدیر در میان همه مسلمانان را كرده است.[۱۴]

در كتب اهل سنت و به خصوص صحاح سته به جملاتی از خطبه غدیر كه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ایراد كرده اند، اشاره دارند و این جملات در ذیل فضائل امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ آورده اند كه به چند نمونه اشاره می شود:

۱. یكی از جملاتی كه در غدیر خم از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده «من كنت مولاه فعلی مولاه» می باشد و در سنن ابن ماجه كه یكی از صحاح سته است آمده: سعد بن و قاص از بی احترامی معاویه بر امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ غضبناك شد و در پاسخ معاویه گفت: از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ شنیدم كه فرمود: هر كه من مولای اویم، پس علی مولای اوست.[۱۵]

در سنن ترمزی دیگر كتاب از صحاح سته نیز از زید بن ارقم نقل شده رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ فرمود: هر كه من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.[۱۶]

براء بن عازب گوید: در حجة الوداع در یكی از راه ها، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پیاده شد و مردم را برای نماز جمع كرد و سپس دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و فرمود: آیا من از مومنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مومنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر كسی است كه من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.[۱۷]

خطیب بغدادی که از اهل سنت است در ذیل این حدیث که شخص عمر با جمله (بخٍ بخٍ یابن ابیطالب... مبارک باد ترا که مولای من و مولای مرد و زن مؤمن گردیدی).[۱۸] به علی ـ علیه السلام ـ ولایت و امامتش را به او تبریک گفت.

۲. در مسند احمد و کتابهای دیگر اهل‌سنت در واقعه جنگ یمن هنگامی که خالد بن ولید بر سر یک کنیز با امام علی۷ منازعه می‌کند، وقتی پیامبر اسلام از این جریان مطلع می‌شود، غضب بر چهرة او ظاهر گردیده خطاب به بریده فرمود: «لا تقع فی علی فانه منی و انا منه وهو ولیکم بعدی».[۱۹] یعنی با علی نزاع نکنید که همانا او از من است و من از او هستم و او ولی شما بعد از من است. در کنزالعمال نقل شده که پیامبر اسلام۶ فرموده: «دعوا علیا دعوا علیا دعوا علیا؛ ان علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی»؛[۲۰] یعنی علی را رها کنید همانا علی از من است و من از علی هستم و او ولی هر مؤمنی بعد از من است.

در کتابهای اهل سنت روایات و احادیث زیادی نقل شده که بر ولایت و امامت امام علی(ع) دلالت دارند. ما در اینجا از پرداختن به همه آنها به علت طولانی شدن مقاله معذوریم. اگر مایل بودید دوباره مکاتبه کنید تا در مقاله دیگری به آنها پرداخته شود.

آیا از آیات قرآن می شود امامت امام علی(ع) را اثبات کرد؟

بهترین راه اثبات امامت امام علی(ع) برای اهل سنت، تمسک به قرآن و روایاتی که در توضیح آنها در کتب خودشان نقل شده است، می باشد و البته بدیهی است که انسان باید حقیقت جو باشد تا به توجیهات ناصواب و غیر عقلانی متوسل نشود و چشم را به روی حقیقت نبندد.

در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی (ع) را اثبات می نمایند.

به آیاتی چند توجه فرمایید:

1- آیه تبلیغ: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک. . . [1]» که طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر(ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) رسالت خود را تکمیل فرمود.

2- آیه ولایت: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة. . . [2]» که ولایت حضرت علی (ع)[3] در کنار ولایت خدا و رسول(ص) قرار داده شده است.

3- آیه اولی الامر: یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. . . [4]» که اطاعت از اولی الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از این الزام مطلق بدست می آید که امام باید معصوم باشد لذا غیر از حضرت علی(ع) که از عصمت برخوردار نیست، نمی تواند امام باشد. علاوه روایاتی که از کتب اهل سنت در ذیل این آیه به معرفی حضرت علی(ع) به عنوان امام و جانشین پیامبر (ع) پرداخته است، بیش ار اندازه است.

4- آیه صادقین: یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین. . . [5]» که می فرماید: ای اهل ایمان، تقوا داشته و با صادقین باشید و در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.

[1]. مائده، 67-

[2]. مائده، 55-

[3] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی (ع) بوده است.

[4]. نساء، 59

[5]. توبه، 119-

ادامه نوشته

ادله عقلی اثبات امامت امام علی(ع)

 سیدمحمد موسویان، استاد حوزه و دانشگاه : اگر به فرض، هیچ آیه و روایتی مانند آیه ابلاغ و اکمال و ... نداشته باشیم و طبق نظر اهل سنت، پیامبر جانشینی برای بعد از خود انتخاب نکرده و مسئله را به امت واگذار کرده است، باز هم امامت امام علی(ع) قابل اثبات است.

اگر پیامبر، جانشین انتخاب نکرده است پس چه کسی برای خلافت بعد از او شایسته‌تر است؟ تصریح کرد: در اینجا قاعده عقلی قبح تقدیم مفضول بر فاضل به کار می‌آید.

اگر کسی اعلم است رفتن سراغ عالم، اگر کسی عالم است رفتن سراغ جاهل، اگر کسی اشجع است رفتن سراغ شجاع و اگر کسی عابد است، رفتن سراغ کسی که به کلیات دینی بسنده می‌کند از لحاظ این قاعده عقلائی امری زشت و قبیح است، درست مانند اینکه طبیب متخصص وجود داشته باشد و بیماری هم حساس و در عین حال ما سراغ پزشک عمومی برویم.

دومین مقدمه عقلانی در اثبات امامت امام، اثبات این مسئله است که در میان صحابه کسی مقدم بر علی(ع) در جمیع صفات مانند عدالت، زهد، علم، عبادت و ... نبوده است؛ برای اثبات این مسئله هم می‌توان به روایات اهل سنت و شیعه اشاره کرد.

عایشه در روایتی نقل کرده است که «علی اعلم الناس بالسنة» که این روایت در صحیح بخاری آمده است همچنین روایتی ابن عباس نقل کرده است که ۹۰ درصد علم در دست علی و ده درصد در دست صحابه است و علی در آن ده درصد هم شریک است.

 ابن عباس قسم جلاله می‌خورد که علم علی در برابر صحابه مانند هفت دریا در برابر یک قطره است، همچنین روایت «انا مدینة العلم و علی بابها» از اهل سنت و شیعه نقل شده است که بیانگر علم والای امام است.

 در بیان شجاعت امام، همین بس که در جنگ‌های احد، خندق و خیبر حماسه‌هایی بی‌نظیر خلق کرد؛ پیامبر بعد از خندق فرمود: «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» همچنین در مورد عصمت آن حضرت آیات و روایات فراوانی داریم، بنابر این مسئله افضل بودن امام امری تردیدناپذیر است که از جمله می‌توان به آیات تطهیر و مباهله اشاره کرد.

موسویان در پاسخ به این سؤال که مقدمه این بحث عقلی است ولی استناد به آیه و روایت است گفت: ما دو نوع ادله عقلی داریم؛ دسته‌ای مستقلات عقلیه و صددرصد عقلی و گروهی که غیر مستقلات عقلی هستند مقدمات عقلی دارند و شواهدی از آیات و روایات برای آن می‌آوریم.

وی به برهان سبر و تقسیم برای اثبات امامت امام اشاره و عنوان کرد: این برهان عقلی است و طبق آن احتمالات عقلی مختلفی را در یک موضوع بررسی و فروض باطل را رد می‌کنیم؛ مثلا می گوییم، پیامبر(ص) یا جانشین انتخاب کرده و یا نکرده است؛ اگر انتخاب نکرده به دو دلیل ممکن است؛ یکی اینکه برای او جانشین مهم نبوده و احساس خطر نمی‌کرده و یا آن را برعهده مردم گذاشته است و نیازی به انتخاب نبوده است.

وی ادامه داد: این دو فرض باطل است، زیرا پیامبر وقتی برای چند ساعت از مدینه خارج می‌شدند برای خود جانشین انتخاب می‌کردند و در غزوات نیز این طور بود، لذا ممکن است برای بعد از خود جانشینی نداشته باشند؟ از طرف دیگر اینکه بگوییم به فکر مردم نبوده هم با آیات متعدد قرآن که او رحمت للعالمین است و یا آیه «حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ» و ... سازگاری ندارد.

موسویان به روایت «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة» اشاره و بیان کرد: در اینجا این سؤال مطرح است که بعد از وفات پیامبر(ص) حضرت زهرا(س) یا امام داشته و یا نداشته؛ اگر امام نداشته، سید نساء عالمین و اهل جنت، العیاذبالله به مرگ جاهلی وفات کرده و اگر امام داشته، پس باید معلوم شود که امام او کیست؟

 آیا می‌شود امام حضرت زهرا(س) کسی باشد که ایشان در اواخر عمر با صراحت از او اعلام بیزاری کرد و آنان را با خشم و غضب مواجه کرد؟ آیا می‌شود زهرایی که معصوم است امام او  فردی غیر معصوم باشد؟ بنابر این ادله عقلی فراوانی برای اثبات امامت معصومان(ع) وجود دارد.

همه چیز در مورد غدیرخم

ارائه اصل هر واقعه برای مغزهایی که قدرت تفکر دارند بسیاری از جوانب امر را بدون نیاز به هیچ کمک فکری روشن می کند و نیازی به تفسیر آن با گرایش های خاص نیست.

باید به جای گفتن صِرف جمله «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌ مَولاهُ»، صورت کاملی از این ماجرای عظیم سه روزه عرضه شود، تا قدرت فکر به طور طبیعی نتایج آن را به دست آورد  .

اهمیت غدیر

شاید نقطه آغاز کنجکاوی درباره غدیر این باشد که چرا غدیر در بین وقایع اسلام برجستگی پیدا کرده و هم در مباحث اعتقادی و هم در مباحث تاریخی جایگاه ویژه ای یافته است. بیان این مطلب در واقع نشان دادن عیار غدیر در محک تجربه های اعتقادی و تاریخی است.

چقدر توانسته ایم با غدیر باشیم؟

آنچه برای مردم امروز مطرح است خط اتصالی است که بتواند آنان را به چهارده قرن پیش متصل کند و وظایف قلبی و اعتقادی و عملی آنان را درباره غدیر به آنها بشناساند. نسل امروز می پرسد: آیا برای غدیر جایی که در زندگی ما باید پر کند در نظر گرفته ایم؟ آیا می توانیم ادعا کنیم که اگر در بیابان غدیر بودیم سخن حضرت را به خوبی درک می کردیم و کمر همت به عمل کردن بدان می بستیم؟

ادامه نوشته

پای درس مکتب امام خوبی ها

به سر نوشت دیگران مبتلا بشوید. من نمی‌خواستم که آنها هم این سرنوشت را داشته باشند. من در حالات همه‌تان مطالعه کردم و می‌کنم و نمی‌خواهم که منتهی بشود آن رأیی که من دارم به اینکه شما - خدای نخواسته - دیگر در فکر اسلام نیستید، و همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می‌خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمدرضاخان بیشتر می‌شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است.
تعلیم بگیرید از این...

ادامه نوشته

در محضر روح خدا...

اینکه امام بزرگوار توصیه میکردند که پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند، بروید یک بار هم این وصیّت‌نامه‌ها را بخوانید؛ این به‌خاطر این است که این وصیّت‌نامه نشان میدهد که این جوان برای چه آمده؛ چه جاذبه‌ای، چه مغناطیسی او را حرکت داده؛ از هوسهای جوانی بگذرد، از درسش بگذرد، از دانشگاهش بگذرد، از محیط راحت زندگی کنار پدر و مادر بگذرد، بیاید در سرمای منطقه‌ی غرب یا گرمای منطقه‌ی خوزستان، آنجا با دشمن بجنگد و جانش را کف دستش بگیرد. جنگیدن با دشمن هم از دور یک چیز آسانی به نظر می‌آید؛ تا کسی نرود آنجا، صدای توپ و تفنگ و انفجار و مانند اینها را نبیند و نشنود، درست درک نمیکند که چه خبر است. این جوان پا میشود میرود آنجا، جانش را کف دستش میگیرد، از خطرات عبور میکند، برای چه؟ این در وصیّت‌نامه‌ها منعکس است؛ برای خدا، برای امام، برای حجاب. دیدید در وصیّت‌نامه‌های شهدا چقدر درباره‌ی حجاب توصیه شده؛ خب، حجاب یک حکم دینی است؛ این آرمان شهیدان فراموش نشود. این‌جور نباشد که تصوّر بشود «فقط یک جنگی بود مثل جنگهایی که بقیّه دارند در دنیا میکنند؛ بالاخره هر کشوری دشمنی دارد، گاهی جنگی اتّفاق می‌افتد، جوانهایی میروند در جبهه و میجنگند؛ کشته میشوند یا زنده بر میگردند یا مجروح برمیگردند؛ اینها هم مثل آنها»، این نبود قضیّه؛ قضیّه قضیّه‌ی دین بود، قضیّه‌ی آرمان الهی بود، قضیّه‌ی حاکمیّت اسلام بود، قضیّه‌ی انقلاب بود، اسلام انقلابی بود که اینها را میکشاند

شادی روح همه مجاهدان حق صلوات

امام ره:پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند، بروید یک بار هم این وصیّت‌نامه‌ها را بخوانید؛  

آنچه در ادامه می خوانید، وصیتنامه شهید امیرحسین اعتماد سعید،‌ از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) است.

مادر این شهید بزرگوار این روزها در بخش ویژه بیمارستان بستری است که برای ایشان دعا می کنیم و حمد شفاء می خوانیم.

أَعُوْذُ بِاْللَّهِ مِنَ اْلشَّیْطانِ اْلرَّجْیٖم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۱)

و صَلِی الله عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ و عَلَیٰ عَلِیِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ و عَلَیٰ الأبناءَ المعصومین علیهم اَلسَّلاَمُ

قال الله الحکیم:

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی (۲)

با درود وسلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فدا" 

وبا سلام بر نائب بر حقش حضرت امام  روح الله الموسوی الخمینی "روحی و ارواحنا له الفدا" 

و با سلام بر رزمندگان اسلام و یاری دهندگان دین الله 

و با درود بر ارواح تابناک شهدای اسلام از صدر اسلام تا به امروز 

وبا سلام بر امت شهید پرور وتمام محرومان جهان

بنابر وظیفه هر مسلمان که باید وصیتنامه داشته باشد، من نیز بنابر این وظیفه به چند وصیت که بیشتر از روایات و احادیث خط گرفته می پردازم. 

برادران وخواهران: در همه حال.....ادامه دارد

ادامه نوشته

وسعت میدان اندیشه

دامنه اندیشه قرآنی به حدی وسیع و متنوع است که هیچ عاقل فکوری نمی‌تواند مدعی اشراف بر همه موضوعاتش باشد و همه اندیشوران در این وادی، مبتدی و در آغاز راهند.

 در سلسله یادداشت‌هایی که پیش روی شماست قواعد اندیشه در قرآن و به تعبیری قواعد اندیشه قرآنی توسط مصطفی عباسی مقدم استاد علوم قرآن دانشگاه کاشان از متن آیات استخراج شده است. از آنجا که اندیشه و تعقل در قرآن جلوه‌های بسیار و آثار سرشار دارد، منظور ما انواع و شاخه‌های مختلف آن یعنی هرگونه عقل‌ورزی، تأمل، فکر، تعمق، آینده نگری و عاقبت اندیشی را شامل می‌شود. منظور از قواعد هم قانونمندی‌ها و ضوابطی است که بر اندیشه مومنانه در پرتو قرآن احاطه دارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در محفل انس با قرآن کریم در نخستین روز ماه مبارک رمضان، که امسال به دلیل کرونا به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، به بحث قواعد قرآن برای زندگی انسان و ضرورت استخراج آن توسط محققان و پژوهشگران پرداختند.

و اینک بیانی مختصر از این قواعد:

ادامه نوشته

تاملی بر زندگی ستاره هشتم

علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام هشتم شیعیان روز یازدهم ذیقعده سال 148 ق. در مدینه دیده به جهان گشود و در صفر سال 203 ق. در 55 سالگی به وسیله مأمون (هفتمین خلیفه عباسی) در سنابادِ نوقان (که امروز یکی از محل های شهر مشهد است) مسموم شد و به شهادت رسید. مرقد منوّر این امام همام در مشهد مقدّس مزار عاشقان و دلدادگان اهل بیت علیهم السلام است. دوران امامت آن حضرت 20 سال (183 - 203 ق.) بود؛ حدود 10 سال از امامت آن حضرت در عصر خلافت هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسی)، قاتل پدر بزرگوارش امام کاظم علیه السلام بود. امام رضا علیه السلام، در این عصر در مدینه می زیست و همواره تحت نظر و مورد مزاحمت هارون و حاکمان منصوب از جانب او به سر می برد. در حدود سال 196 ق. مأمون، فرزند هارون با نیرنگ و قتل امین (برادرش) بر مسند خلافت نشست و خلافت او 21 سال طول کشید. مأمون، امام هشتم علیه السلام را از مدینه به خراسان آورد و به ظاهر می خواست با نزدیک جلوه دادن خود به آن حضرت، جلوی شورش ها را بگیرد و مردم را از خود راضی نگهدارد.
در مورد تاریخ زندگانی حضرت رضا علیه السلام چه بسا سؤالاتی مطرح شود؛ از جمله اینکه:

ادامه نوشته

سبک زندگی سیاسی امام رضا (ع) در برخورد با حاکمان چگونه بود؟

متن یادداشت حجت‌الاسلام محمد ملک‌زاده عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به شرح زیر است:

امام رضا (ع) در سال ۱۴۸ هجری هم زمان با سال شهادت امام صادق (ع) در مدینه به دنیا آمد. سی و پنج ساله بود که پدر بزرگوارش در زندان هارون به شهادت رسید. امامت ایشان همزمان بود با حاکمیت دو حاکم جور: هارون و مأمون عباسی. مأمون برای زیر نظر گرفتن فعالیت‌های سیاسی امام و مشروعیت بخشیدن به حکومت غاصبانه خویش، آن حضرت را از مدینه به مرو آورد و ایشان را ولی عهد خویش معرفی کرد اما او نتوانست این اقدام ریاکارانه را بیش از یکسال تحمل نماید و در نهایت امام رضا (ع) را در ۵۴ سالگی مسموم کرد و به شهادت رساند. ایشان گرچه به ظاهر ولیعهد مأمون بود ولی هرگز از مبارزه با حاکمیت جور باز نایستاد هدایت و رهبری شیعیان در قالب سازمان وکالت، زیر بار نرفتن از پذیرش مسئولیت‌های حکومتی و مبارزه مخفیانه با مأمون عباسی تا لحظه شهادت از جمله اقدامات سیاسی ایشان در مبارزه با حاکمیت جور به شمار می‌آید. در این فراز برخی از رفتارهای سیاسی آن حضرت را مرور می‌کنیم:

ادامه نوشته

سیره سیاسی امام رضا(ع) پیش از ولایت‌عهدی چه بود؟

رهبر انقلاب:آنچه از دوران امامت امام رضا (علیه‌السّلام) بیشتر سخن به میان می‌آید به دوران ولایت‌عهدی و زمانه حکومت غاصبانه مأمون عباسی بازمی‌گردد، اما از دوران امامت امام در مدینه که ۱۷ سال به طول انجامیده کمتر بحث شده است، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی دهه‌ی نخست امامت امام هشتم می‌فرماید: «آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان حضرت میگفتند که: علىّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد؟ این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: خون میچکد از شمشیر هارون. این اولِ امامت علىّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) است.»

ادامه نوشته

از نمره 22 شهید چمران در دانشگاه تا برگزاری تظاهرات در مقابل دفتر سازمان ملل در نیویورک

چمران نابغه ای کم نظیر در همه اعصار که دنیا و هرآنچه رنگ او را داشت،به غیر واگذار کرد...

 

اقدامات برجسته فراوان شهید چمران در سه سال ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، باعث شده بود که او در زمره مسئولانی قرار بگیرد که در میان نخبگان سیاسی آن زمان و همچنین مردم از محبوبیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار باشد. به نحوی که حضرت امام خمینی (ره) بعد از شهادت شهید چمران بیان کردند: او (شهید چمران) با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی‏ هیاهوهای سیاسی و خودنمایی‌های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی‏، و این هنر مردان خداست».

مردی که نه چپی‌ها نه راستی‌ها او را قبول نداشتند/ چمران چگونه زیست و آسمانی شد؟

 شهید مصطفی چمران شخصیتی کم نظیر، و شاید بی نظیر است که طی سالها زندگی خود توانست، با تلاشی بی وقفه از خود فردی چند بعدی و دارای توانیهای متحیر العقول بسازد.

او با ممارست فراوان بر کسب علم، رعایت اصول اخلاقی و دینی و پا گذاشتن در میدان جهاد، توانست الگوی دانشجویان، آرزوی عارفان و فرمانده و هدایتگر نیروهای رزمنده اسلام شود.

شهید چمران از انزوا به دور بود و در عین حال با برخورداری از بصیرتی بی بدیل، در میان بازی های روزگار نه دچار خود شیفتگی می شد، نه عنان از کف می داد و نه راه و هدف خویش را گم می کرد.

 بی شک شعر "هرکسی از ظن خود شد یار من" مولوی در مورد شهید چمران به درستی صدق می کند، آنان که اهل علوم فنی و مهندسی بودند، چمران را مهندسی نابغه در الکترونیک و فیزیک می دیدند، آنان که در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی پهلوی با او همرزم شدند، او را یک مبارز سیاسی و جوانی ظلم ستیز دریافتند، و آنان که او را در لبنان و دوران جنگ تحمیلی درک کردند، او را یک نخبه نظامی و چریکی خستگی ناپذیر دریافتند و آنانکه نقش او را در فیصله دادن به قائله پاوه دیدند، چمران فردی اهل صلح و وحدت می بینند و آنانکه او را در در سمت وزیر دفاع دیدند، او را مدیری توانمند توصیف می کنند.

او در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود و از استاد سخت گیر خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو را در درس ترمودینامیک دریافت کرد. در درس‌های آن روز رایانه آنالوگ، جزو مهم‌ترین و سخت‌ترین درس‌ها بود که چمران از آن هم نمره ۲۰ گرفت و در میان دانشجویان، پیشرو بود.

چمران از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت‏ نفت شركت داشت و بعد از كودتای ننگین 28 مرداد و سقوط دولت مصدق،‌ سخت‏ترین مبارزه‏ ها و مسئولیت‏های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناك‏ترین مأموریت‏ها را در سخت‏‏ ترین شرایط با پیروزی به انجام رسانید.

 چمران با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به دانشگاه دانشگاه تگزاس ای اند ام آمریکا رفت و با وجود عدم تسلط به زبان انگلیسی در سال نخست، به عنوان دانشجوی ممتاز، درجه کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی برق کسب نمود. سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا رفت  و در آنجا نیز درخشید به گونه‌ای که پایان‌نامه او مرجع بسیاری از مقالات علمی دانش روز در زمینه پلاسما فیزیک شد. وی در دهه ۶۰ در آزمایشگاه‌های بل و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد.

ادامه نوشته

آنچه به یادگار از زیارت و عزاداری امام حسین(ع) داریم از آموزه های امام صادق(ع) است.

محمدحسین رجبی دوانی در همایش بین المللی مجازی «نهضت حسینی در مکتب امام صادق» که عصر امروز در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد، با اشاره به فرهنگ زیارت و عزاداری امام حسین(ع) در مکتب  امام صادق(ع) اظهار داشت: در یک کلام اگر نبود آن چه از وجود امام صادق درباره زیارت و عزاداری امام حسین علیه السلام،  ما هیچ آداب و فرهنگی را در این ارتباط نداشتیم.

استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام خاطرنشان ساخت: بخش اعظم آموزه های ما درباره عزاداری و زیارت امام حسین(ع)  از حضرت صادق صادر شده است؛ دوران امامت امام صادق 34 سال به طول انجامید، 18 سال اول را معاصر با بنی امیه بودند؛ بنی امیه ای که خون پاک او را ریخنته بودند و روزهای عاشورا را جشن می‌ گرفتند و به ساحت مقدس سیدالشهداء جسارت و اهانت می کردند.

ادامه نوشته

مکتب امام صادق (ع) اجرای بند بند قرآن کریم بود.

ادامه نوشته